آپولوژی

فرجام آپولوژی سقراط مرگ او بود
و این استعاره ایست از سرنوشت تلخ حقیقت...

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

تلخ عین قصه هایش

دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۱۴ ق.ظ
علی اشرف درویشیان هم رفت زیر خاک. باورتان می شود؟! روزگار هم تلخی او را تاب نیاورد. برخی تلخی ها راحت شیرین می شوند. شما از باب امتحان یک چای تلخ بنوش. اذیت می شوی؟ یک حبه قند هم بینداز بالا. دیدید؟ به همین راحتی شیرین شد. اما حکایت زندگی حکایت چای تلخ نیست که قندی بیاوری و تلخیش را زائل کنی. تلخی ریشه دوانده در تاروپود آن. انگار که جزء ذاتش است. اصلا ارسطو جاده را اشتباه رفت. یعنی چه که "حیوان ناطق"؟! انسان زاده رنج و تلخی ست. تصحیح کنید اوراق تان را آقا. بنویسید و بگویید "حیوان رنج بر" یا "حیوان تلخ کام". نمی دانم. 
علی اشرف درویشیان هم رفت زیر خاک. باورتان می شود؟! مرگش تلخ بود. مثل قصه هایش. عینهو دست های زخمی و چاک چاک ننه که از بس رخت مردم شسته بود دست هایش همیشه بوی صابون می داد. یا عین سرفه های خونی "نیازعلی ندارد" که یک روز از سرما مرد. به همین راحتی. یا عین آن پسته های غم زده که مادر نیازعلی آنقدر آنها را برای مش باقر خندان کرد که دندان هایش شکست و بیکار شد. یا عین... نمی دانم.
علی اشرف درویشیان هم رفت زیر خاک. باورتان می شود؟! نمی دانم...
  • قاطیغوریاس خراسانی